اجرای این طرح خطیر نیازمند مشارکت و هماندیشی همه صاحبنظران اقتصادی است و این طرح مهم باید با حمایت همهجانبه اجرا شود. درخصوص هدفمندکردن یارانهها باید گفت: وقتی یارانه به یک کالا پرداخت میشود قیمت آن کالا در بازار از قیمت واقعی آن کمتر است و این مقدار کمتر، یارانهای است که دولت پرداخت میکند.
وقتی که یارانه را به یک کالا یا حامل انرژی میدهیم هر کسی که از آن کالا بیشتر استفاده کند بیشتر از یارانه استفاده کرده است. طبعا ثروتمندان که در زندگی و کار خود انرژی بیشتری مصرف میکنند یارانه بیشتری دریافت میکنند. این نشان میدهد که یارانههای پرداختی ما که باید بیشتر به اقشار کمدرآمد پرداخت شود بیشتر به افراد با درآمد بالا پرداخت میشود و هدفمند نیست. منبع پرداخت یارانه منابع دولت است که متعلق به همه افراد است. وقتی از این منبع همگانی بیشتر به ثروتمندان پرداخت میشود، دولت سهم فقرا را از منابع مالی خود به ثروتمندان میپردازدو این یعنی بیعدالتی.
نخستین مسئله در پرداخت یارانهها، بحث رعایت عدالت است. چرا دولت باید یارانه را به کسانی بدهد که بیشتر جزو اغنیا هستند و کسانی که در مناطق دوردست زندگی میکنند نتوانند از یارانه استفاده ببرند که وقتی دولتی چنین کند در واقع پول مردمی که در حاشیه شهرها و مناطق محروم هستند و کمتر میتوانند از یارانه استفاده کنند را به اغنیا میدهیم. زمانی که از هدفمندکردن یارانهها صحبت میشود یعنی اینکه یارانه به کسانی پرداخت شود که گروههای هدف برای دریافت یارانه باشند.
افزایش مصرف
مسئله دیگر پرداخت یارانه آن است که پرداخت یارانهها، مصرف سرانه را زیاد میکند. افزایش مصرف سرانه به همراه رشد جمعیت موجب افزایش فزاینده مصرف کالاهای یارانهای در کشور میشود. عامل منفی دیگری که پرداخت یارانههای غیرهدفمند ایجاد میکند، قاچاق و فساد است.
هر سال مقادیر فزایندهای کالاهای یارانهای از مرزهای کشور به خارج قاچاق میشود. وجود امکان قاچاق سودآور، فساد را در دستگاههای کنترلکننده نیز زیاد میکند. افزایش مصرف و قاچاق کالاهای یارانهای میزان منابع لازم برای پرداخت یارانه را افزایش میدهد و بهعلت همین عوامل درصد پرداخت یارانه در بودجه کشور زیاد میشود. با افزایش سهم یارانهها در بودجه کشور، سهم بخشهای دیگر کاهش مییابد. ادامه روند فعلی و افزایش یارانههای پرداختی و افزایش سهم یارانهها در بودجههای کشور امکان پذیر نیست؛ بنابراین برای جلوگیری از اسراف در مصرف حاملهای انرژی و اصلاح ساختار فعلی اقتصاد اجرای هدفمندکردن یارانهها الزامی است.
اما معمولا سیاسیون در زمینه هدفمند کردن یارانهها احتیاط نشان میدهند و از عواقب اجتماعی آن هراس دارند و همین هراس هم باعث میشود هیچ وقت هیچ کاری انجام نشود و لیکن بهعلت عدمامکان استمرار پرداخت یارانهها به شکل فعلی باید همه کمک کنند که لایحه هدفمندکردن یارانهها به شکل مطلوب و حسابشدهای تصویب و اجرا شود. باید ببینیم اگر مشکلی فرا روی آن لایحه است، چگونه میتوان به حل آن کمک کنیم.
مشکلات لایحه هدفمند کردن یارانهها
لایحه فعلی هدفمند کردن یارانهها چند مشکل دارد. اول درخصوص پرداخت نقدی یارانهها که دولت در پی آن است باید به چند نکته توجه کرد. اگر به یک خانواده 6 نفره و به هر نفر 50هزار تومان بدهیم مجموعاً 300 هزار تومان میشود که این منابع شاید برای آن خانواده که ممکن است در مناطق محروم زندگی میکنند بیسابقه باشد و پیامدهای نامطلوب داشته باشد. اول آنکه پرداخت به تعداد افراد، میتواند سبب افزایش زاد و ولد و جمعیت شود. با افزایش جمعیت حجم پرداخت نقدی افزایش مییابد. افزایش زاد و ولد مشکلات بعدی چون کمبود مدرسه، مسکن، شغل و... را درپی دارد.
وقتی چنان پرداخت نقدی برقرار شد حذف آن در آینده از نظر سیاسی و اجتماعی هم بسیار مشکل خواهد بود. دوم آنکه دریافت ماهانه نقدی مزبور میتواند سبب افزایش مهاجرت از مناطق محروم به مناطقی که امکان هزینه کردن بیشتر دارند شود و سوم اینکه وقتی یک خانواده آن پول را دریافت میکند امکان دارد روی عرضه نیروی کار اثر بگذارد و عرضه نیروی کار را کاهش دهد. کاهش عرضه نیروی کار به مفهوم کمبود نیروی کار در کارهای ساده ساختمانی و کشاورزی و نظیر آن شده و هزینههای آن قبیل کارها را بالا میبرد. به علاوه با کاهش عرضه نیروی کار در سطح کلان تعداد بیشتری باید توسط کسانی که کار میکنند تامین شوند.
نکته دیگر در رابطه با پرداختهای نقدی آن است که پرداخت نقدی در گروههای کمدرآمد موجب افزایش تقاضای آنان برای کالاهای مصرفی کمدوام و بادوام میشود. افزایش تقاضا برای آن کالاها موجب افزایش قیمت آنها در بازار شده و درصورتی که با افزایش واردات، دولت بخواهد قیمت آن کالاها را کنترل کند، تولیدات داخلی تحت فشار قرار میگیرند. به همین دلیل باید روی پرداخت نقدی دقت شود. اگرچه پرداخت نقدی به اقشار محروم لازم است ولی در میزان و نوع پرداخت باید محاسبات دقیقی انجام شود.
یک روش بهتر
یک روش بهتر برای هدفمند کردن یارانهها این است که یک شرکت سهامی برای پخش و توزیع انرژی تشکیل و سهام آن بین خانوادهها تقسیم شود. با تقسیم سهام برای یکبار این توقع ایجاد نمیشود که هر چه جمعیت آن خانواده بیشتر باشد پول بیشتری میگیرد. نهادههای انرژی با قیمتهای کنترل شده و یارانهای به آن شرکت تحویل میشود و آن شرکت نهادهها را با قیمتهای اقتصادی موجود در سطح منطقه به مصرفکنندگان میرساند. سود شرکت بین سهامداران تقسیم میشود. ممکن است لازم باشد مقداری از سود بهصورت علیالحساب به اقشار کمدرآمد قبل از تعیین و پرداخت سود اولین سال، پرداخت شود. با این روش دولت میتواند با کنترل قیمت مواداولیهای که به شرکت میدهد و اخذ مالیات بر درآمد، میزان سود قابل تقسیم را کنترل کند.
با کنترل میزان پرداخت نقدی، بخشی از منابع حاصل از حذف یارانهها میتواند صرف بهبود امکانات آموزشی در مناطق محروم، سرمایهگذاری و توسعه سرمایههای انسانی اقشار کمدرآمد، بهبود زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی مناطق محروم، اجرای طرح آمایش سرزمین و ایجاد خوشههای صنعتی برای مناطق محرومتر بهطور مؤثر و مفید شود. با افزایش مهارتها و سرمایههای انسانی اقشار کمدرآمد، امکان کسب درآمدهای بیشتر با اتکا به دانش و مهارت بالاتر برای آنها فراهم میشود و امکانات زیربنایی و تسهیلات پرداختی برای ایجاد و توسعه واحدهای تولیدی زمینهساز افزایش درآمدهای آنان میشود.
در هر صورت، هدفمند کردن یارانهها کار مهم و ضرورتی اجتنابناپذیر است و باید انجام شود چون یک طرح ملی است و هر شخصی و هر دولتی که دارد انجام میدهد باید به آن دولت کمک کرد و نباید گذاشت تا طرح در میدان رقابتهای سیاسی قربانی شود. انجام این کار زحمت زیادی دارد، چون انرژی زیادی میبرد، ما باید کمک کنیم هر چه سریعتر طرح پیشرفت کند.
اثر تورمزایی طرح
درباره میزان تورمزایی طرح هدفمندکردن یارانهها معتقدم اگر یارانهها را حذف نکنیم، استمرار وضع موجود دولتها را برای تامین منابع لازم جهت پرداخت یارانه تحت فشار قرار میدهد و کسری بودجه استمرار یافته و افزایش مییابد که باعث تورم بیشتر میشود. اگر یارانهها هدفمند شوند و یارانههای غیرضروری به گروههای پردرآمد پرداخت نشود و از طرف دیگر انضباط مالی و پولی توسط دولت و مجلس با شدت اعمال شود در آن صورت هدفمند کردن یارانهها به کنترل تورم کمک میکند.
* استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف